خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر

ما همیشه با تو بوده ایم....این روزها بیشتر

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > مردم کشورم

مردم کشورم

1391/6/6 15:09
نویسنده : ما (من و گاهی بابا)
730 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی مردم آذربایجان رو نمیشناسم 
دو سال پیش سفری داشتم به نزدیکی اونجا : زنجان !
اگه حسن همجواری صحت داشته باشه ، آذربایجانیها هم مثل مردم زنجان باید خونگرم و لبخند به لب و دوست داشتنی باشن.

و من از اینکه هیچ کاری از دستم بر نمیاد غصه دارم ...

عکسهای اونا رو میبینم وخیلی سریع رد میشم مبادا که روی بچم تاثیر بذاره ، ولی من دوست دارم به دخترم شریک شدن در غصه های مردم کشورم رو یاد بدم ؛

دخترم برای بازماندگانشون طلب صبر کن از خداوند 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
من از نی نی وبلاگ رفتم... من از نی نی وبلاگ رفتم... میان عشق و نفرت میان عشق و نفرت سیسمونی سیسمونی موج وبلاگی موج وبلاگی

نظرات (17)

مامان محمدمهدی
6 شهریور 91 15:35
اوه ممنون از تعریفی که از زنجانیها کردید
چه جالب با دخترت ارتباط برقرار کردی!ازش میخوای دعا کنه!
واقعاً خدا به بازماندگانشون صبر بده و رفتگانشون رو بیامرزه.


همیشه ازش میخوام !
زنجانی هستی؟ چه جالب پس لابد خیلی هم خانمی !
آره واقعا
مامان محمدمهدی
6 شهریور 91 21:50
اره.متشکرم
منم از محمدمهدی خیلی میخوام دعا کنه حتی برای امور کوچیک یادش میدم دعا کنه.البته نمیدونم کارم درسته یا نه؟


فکر نمی کنم اشکالی داشته باشه ، البته متخصصین باید نظر بدن !
مامی امیرحسین
6 شهریور 91 23:36
سلام عزیزم
مبارکت باشه. فکر کنم شما هم مثل من توی هفته های آخر باشی... خیلی از کارهایی که کردینو و نیتای پاکتون مثل منو همسرمه.
خوشحالم که باهاتون آشنا شدم. مواظب این رحمت الهی ات باش.
راستی همسرمن خیلی ازسید حسن نصرالله نقل میکنه:"لبیک یا حسین یعنی انت فی المعرکه ...."


سلام عزیزم
منم خیلی خوشحالم که با هم آشنا شدیم ، پسرت 6 هفته از دختر من بزرگتره !
چه نقل قول دل نشینی ؛ کلا تو کار امام حسینین !؟
زهرا
7 شهریور 91 0:43
تصور اینکه اون خانوم کوچولو دستای کوچولوشو ببره بالا و توی دلت دعا کنه، خیلی شیرینه. تصور کن.


خوشم اومد ، اینجوری تصور نکرده بودم !
ممنون
مامان امیرحسین
7 شهریور 91 0:53
آره. ما بچمونو از آقا گرفتیم. اسمش هم همینطور تو وبلاگمون ماجراهاشو نوشتیم. در مورد کلاسهای بارداری هم
کلاسها از هفته20 شروع میشه(بعضیا میگن یوگای بارداری).در مورد ورزش های بارداری،قبل از زایمان و چیزایی که باید موقع زایمان رعایت کنی مثل نحوه نفس کشیدن و... توضیح میدن. یه کتاب هم معرفی کردن"آموزش های دوران بارداری و آمادگی برای زایمان" انتشارات پژواک آرمان. شماره نماس انتشارات 021-88980383 . من بیمارستان خاتم رفتم،رایگان بود. نمی دونم برداشتم درست بوده یا نه شما باید شیراز باشی! اونجا را نی دونم


سلام
انشاالله که سرباز خوبی واسه آقا باشه.
از توضیحات کاملت خیلی ممنونم، اره من شیرازم ، کلاسها تقریبا ی چیزی تو مایه کلاسای زایمان در آب ماست.
ممنونم
غرغرو
7 شهریور 91 1:59
سلام. جواب کامنتتونو دادم تو وبلاگم


سلام
ممنون
آسمونی
7 شهریور 91 8:46
سلام وب قشنگی دارین از آشنایی با شما خوشحالم..قابل دونستید به وب منم سر بزنید..اگه درست بگم و شیرازی باشید با هم همشهری هستیم..انشاالله نی نی خوشکلتون صحیح و سالم و به موقع بدنیا بیاد


سلام
ممنونم
آره شیرازیم و شیرازم !
مامی امیرحسین
7 شهریور 91 12:21
ایول!!
کلاس های ما تو خشکیه! تصورشو بکن!U دختر دریا...چه با نمک میشه.
راستی من لینکت کردم عزیزم


عزیزم کلاسای ما هم تو خشکیه !
ممنونم
ه
7 شهریور 91 12:46
الهی که خدا به هممون در همه ی مصائب صبر عنایت بفرمایند.... الهی آمین


امتحان سختیه ... خیلی سخت
آسمونی
7 شهریور 91 13:05
تورو خدا بیشتر در مورد آمادگی قبل از بارداری بنویسید...من یکی که بشدت نیاز دارم بهشون... خدا خیرتون بده..


توی آرشیوم شاید چندتایی پیدا بشه ، الان که دیگه به فکر زایمانم !!! هفته 31 هم داره تموم میشه؛
مامان نفس طلایی
7 شهریور 91 15:02
واقعا خوبه ادم دلش برای همدیگه بتپه ... خیلی خوبه ...
رمز و خصوصی میذارم


همین طوره
ممنونم
شفق
7 شهریور 91 15:04
خدا این همدلی رو از هردوتون قبول کنه ایشالا


ممنونم
از همه انشاالله
فروغ
7 شهریور 91 19:59
من یه هم اتاقی اهری داشتم
آدمای ساده و خوبین
انشالا خدا به بازماندگانشون صبر بده


خیلی سخته ... زیاااد
مامان محمدمهدی
7 شهریور 91 23:18
واقعاً شیرازی هستید؟وای چقدر خوشحالم.من چند وقتیه چندتا دوست شیرازی پیدا کردم یکبار خونه مون اومدن یکبار هم رفتیم خحونه شون.حرف ندارن.عالی بیست.چه جالبه که اول شما از ما تعریف کردید حالا من از شما


بعله ! اوقات شرعیمونو مگه توجه نکردی؟به افقه شیرازه دیگه !شما فقط اهل زنجانی یا کلا زنجان هم زندگی میکنی؟
سارا
8 شهریور 91 1:06
خدا به همشون صبر بده .من تبریزیم.رفتم ودیدم.ماجرا فراتر از عکس و تصویره.خیلی غصه داره
راستی اگه خواستین حتما بیاین وب منتظرت هستیم خیلی آسونه و خیلی دلچسب و سرگرم کننده چون رنگ و وارنگه آدم شارژ میشه


جدی می گی؟ چه بد ، تازه عکساش خیلی ناراحت کننده ست.
نفهمیدم!کجا سرگرم کننده ست؟
مامان محمدمهدی
8 شهریور 91 9:50
نه دقت نکرده بودم.
ساکن تهرانیم پدر و مادرم متولد زنجان هستند خودم تهران.ارادت داریم خانوم


به به ، به سلامتی
سارا
8 شهریور 91 22:34
روبان دوزی رو گفتم عزیزم


آهان
ممنون عزیزم