عزیزم حالا کو تا توی واقعیت به این نتیجه برسی!!! به نظرم پدر و مادرهای جدید باید یشتر از اینکه تلاش کنن برای آموزش مسائل تربیتی در قالب نمایش برای بچه هاشون، باید این نوع از آموزش رو برای پدر و مادر خودشون و همسرشون به کار ببرن و الحق که واقعا کار سختیه!
اگه این مهربون های ضد تربیتی ،ی خرده دست از دل سوزی بردارن ، خیلی خوب میشه !!
جالب بود این کلمه ی عامل مهم ضد تربیتی! زیاد باهاش مواجه شدم و دیدم ولی کاریشم نمیشه کرد میخوای یک چیز رو درست کنی میزنی چیز دیگه رو خراب میکنی مقابله باهاش باید کمی سخت باشه
خیلی سخته ! از طرفی هم نوه ها رو خیلی دوست دارن ، هم زحمت میکشن واسشون ، و البته دیگه حساسیت های جوونی رو هم واسه تربیت ندارن ! این میشه که به مامان باباها میگن : دلت میاد بچم...
بله همینطوره. حالا شما از الان چه روشی رو مد نظر قرار دادید؟ به نظرم واقعا خیلی جاها نمی شه بهشون خرده گرفت. اقتضای پدر بزرگ مادربزرگ بودنشونه. البته جاهایی که آسیب زننده نباشه.
آره ، چون حق دارن ، نمیتونم خیلی بهشون خرده بگیرم ولی از الان ی سری اصول تربیتی رو واسشون توضیح میدم.
نه به نظرم این که بگوییم ضد تربیت بی انصافیه، بچه ها به محبت سرشار و نگاه های خواستنی مادر بزرگ ها و پدر بزرگهاشون نیاز دارن فقط باید والدین جوری مدیریت کنن که لطمه ای به اصول تربیتیشوت نخورده.
همین مدیریته خودش خیلی سخته ، مخصوصا توی اجرا ، قدیمیا ی ضرب المثل دارن که میگه : تربیت عزیزتر از بچه ست ولی همون قدیمیا وقتی میرن تو قالب مادربزرگ و پدر بزرگ یادشون میره !!
هم میشه گفت درسته هم غلط درستیش رو که همه پدر و مادرهای جدید میدوند چرا اما غلطش هم اینکه هم اونها برای اینکه محبتهاشون سر ریز نشه باید یکنفر رو سرشار از محبت کنند هم بچه ها نیاز دارند یکنفر بدون امر ونهی فقط گوش به فرمانشان باشد و برای تک تک خرابکاریها قربون و صدقه اشون بره