ژست های مادرانه
از الان کلی حالات مختلف رو در نظر می گیرم و خودم رو خیلی قهرمانانه فرض میکنم که خیلی منطقی و با بینش و تدبیر و یک عالمه اطلاعات مفید تجربی و پزشکی روبروی معضل متصور نشستم و دارم خیلی راحت مشکل رو حل می کنم. خیلی منطقی ازش خواستم که راحت سُر بخوره و به دنیا بیاد و نذاره خیلی دردم بگیره خیلی منطقی با دخترم صحبت می کنم که بهتره روزها بیدار باشه و سر شب تا صبح بگیره بخوابه خیلی منطقی ازش می خوام که از شیر مادرش تغذیه کنه خیلی منطقی ازش می خوام که آروم باشه و نا آرومی نکنه دلش درد نگیره ، لج نره ، زرد نشه و... و خیلی حق به جانب و پیروزمندانه در مقابل تمام مادرانی که عاجزانه از نخوابی و درد سینه و کولیک می نالن و گریه می کنن ، قی...